دغدغه‌ها، آرزوها و خاطرات شنیدنی 40سال فعالیت هنری افتخاری


 

 
 

دیدن علیرضا افتخاری از نزدیک برای کسانی که سال‌ها در شادی‌ها و غم‌ها با صدایش زندگی کرده‌اند جذابیت ویژه‌ای دارد. مردی خوشرو، اهل آداب و خوش صحبت که لهجه اصفهانی‌اش هم صحبتی با او را دلنشین‌تر‌ می‌سازد؛ آنقدر دلنشین که گپ و گفت‌مان با او تا 3 صبح به طول انجامید.مدت‌ها قرار بود با افتخاری درباره خودش به گفت‌وگو بنشینیم؛ از گذشته‌اش، کارهای قدیم و جدیدش، یاد کودکی‌ها و پدرش که به خاطر آوازی که می‌خواند تنبیه‌اش می‌کرد و دختری که به قول خودش سهم دردهایش بوده و حالا روی ویلچر به چشمان خیس و محبت‌آمیز پدر که او را بسیار دوست دارد لبخند می‌زند.افتخاری اهل خانواده است و برخی همکارانش را به دلیل اینکه اخلاق و خانواده را فراموش کرده‌اند سرزنش می‌کند و معتقد است ساز کسی که با اولین آلبوم فیلش یاد هندوستان می‌کند، شنیدن ندارد. می‌گوید گیر امروزمان «اخلاق» است و بخاطر همین گیر است که ساز و صدای برخی ها دیگر به دل نمی نشیند.افتخاری که امروز 54 سالگی‌اش را پشت سر گذاشته البته کمی هم دلگیر است. دلگیر از برخی‌ها که به قول خودش بعد از ماجراهایی که برایش پیش آمد خبری هم از او نگرفتند...

 

 

*برخی هنرمندان با انتشار اولین آلبوم خود اول زن‌شان را طلاق می‌دهند

* امروز آیا این نگاه در بین هنرمندان و اهالی موسیقی را رواج دارد؟

- متاسفانه الان برخی‌ها با اولین آلبوم خود اولین کاری که می کنند این است که زن‌شان را طلاق می‌دهند! برخی‌ها گویی اصلا پایبندی به اخلاق و خانواده ندارند. حالا این آدم چطور می‌خواهد در مردم تاثیر بگذارد؟ آن صدایی که در دل مردم می ماند صدایی است که خواننده آن از خودش مراقبت می کند. در موسیقی اگر دیدید فردی زنش را طلاق داد و با فردی جوان‌تر و زیباتر ازدواج کرد، آثار او را گوش نکنید و بدانیم کسی که دو همسری را اختیار کرد سازش دیگر شنیدن ندارد.

برخی از هنرمندان هستند که با زیر پا گذاشتن اخلاق و به سبب آشنایی، با فردی دیگر که از همسرشان جوان‌تر و یا زیباتر است ازدواج می‌کنند و گاهی این اتفاق به عدد سه می رسد و برخی با جدا شدن از همسر دوم به سراغ سومی می روند. معتقدم چنین شخصی سازش شنیدن ندارد. چه بسا در عرصه موسیقی افرادی بودند که با رفتن به این راه، موفقیت را از خود سلب کردند.

* یک خواننده برای اینکه ماندگار باشد و در دل مردم بماند باید چه کند؟

- مطالعه زندگی پیشکسوتان موفق عرصه موسیقی رمز ماندگاری این هنرمندان را به ما نشان می‌دهد که آن‌ها به «خودشناسی» توجه داشتند. زمانی که فرد یک کار خوب را شناخت، متوجه یک شاعر خوب هم می‌شود و آن موقع است که یک خواننده خوب هم پدید می‌آید. بنده معتقدم که موفقیت آرزو و خواستی است که خداوند آن را به انسان عطا می‌کند.

*40 سالگی بهترین سن برای خوانندگی سنتی است

* آیا خواننده پاپ هم می‌تواند سنتی بخواند؟

- تجربه ام به من می گوید خواننده‌ای که علاقمند موسیقی ریتم‌دار است باید تلاش کند تا به دوره دوم بلوغ خوانندگی که 40 سالگی است برسد. آن زمان است که تارهای صوتی‌اش برای خواندن موسیقی سنتی بهتر یاری می‌کنند.

*جامعه نیاز به اشعار تازه و امید دارد

اکنون در قرن 21 زندگی‌ می‌کنیم که قرن حرکت است، باید شور و حال را به شنوندگان موسیقی بدهیم، موسیقی پاپ موسیقی مردمی است و باید بر حسب نیاز مردم ساخته شود، در زمان جنگ برای دفاع از کشور می‌خواندیم اما در حال حاضر باید به موضوع‌ روح و تازگی در زندگی پرداخت.

*کمتر کسی را پیدا می‌کنید که 5 غزل از حافظ حفظ باشد

* شما به‌عنوان یکی از هنرمندان مؤثر در موسیقی امروز ما چه افقی را برای موسیقی سنتی می‌بینید؟

- ما باید در هر زمان به نیاز آن زمان توجه کنیم و «به روز» باشیم. باید خودمان را با زمان جلو ببریم و نیاز مخاطب را بشناسیم. باید تلاش کنیم و خودمان را ارتقا دهیم. در یک مقطعی آواز، موسیقی و در مقطعی دیگر شعر و غزلیات اوج گرفت. امروزه متاسفانه یکی نیست که 5 غزل از «حافظ» را حفظ باشد و یا شعری از «سنایی» بخواند. برای این موضوع می‌توان مثال فضاهای تاریخی و دیدنی اصفهانی را زد. مثلا مسجد امام خمینی اصفهان، اکنون در حال مرمت است و آن گونه که باید نتوانستند آن را خوب بسازند، چرا که قبل از تخریب برای چنین روزی مطالعه و پژوهش نکرده بودند که اگر خراب شد چگونه مرمت کنند یا حداقل دیگر تخریب نشود و یا به این موضوع فکر نمی‌کنند که گنبد مسجد شیخ‌ لطف‌الله در فصل زمستان بازدیدکننده و یا توریست ندارد و می‌توانند آن‌ را بپوشانند تا از سرما و باران در امان باشد تا دیرتر خراب شود. انجام دادن این کار بهتر از ترمیم است و باید از این فضاها به گونه‌ای مراقبت شود تا خراب نشود اما متاسفانه بعد از تخریب به فکر ترمیم می‌افتند که دیگر فایده‌ای ندارد.

*باید جدایی را تبدیل به خدایی کنیم

افراد مسن جامعه هم همین‌طور شدند، آن‌ها را به سوی خانه سالمندان می‌بریم و فراموش کرده‌ایم که پدر و مادر امید زندگی‌ ما هستند و نیاز به احترام و هدیه دارند. معتقدم که تنها چیزی که انسان را در شرایط غصه قرار می‌دهد جدایی است که چه خوب است آن را خدایی کنیم.

*جلال ذوالفنون هنوز زنده است

* اخیرا استاد ذوالفنون به دیار باقی شتافتند. شما کارهایی را با استاد ذولفنون اجرا کردید. از حال و هوای آن کارها بگویید.

- جلال به گونه‌ای سه‌تار می‌زد که انگار پیانو می‌زند، نی و تمام سازها از سه تار او در می‌آمد، او باید 200 سال عمر می‌کرد، حیف که رفت، همه ما به «جلال ذوالفنون» مدیون هستیم. من هنوز باورم نمی‌شود که جلال فوت کرده است. او زنده است. در یک جمله می‌توان گفت موسیقی یعنی جلال.

20 سال پیش کنسرتی در کرمان داشتیم 2 هزار نفر آمده بودند، جلال نیم ساعت به سه تارش تکیه کرده بود و تفکر می‌کرد، نگاه عارفانه این مرد مردم را نشانده بود، هرچه گفتیم آقا جلال دیر شد، فایده‌ای نداشت، وقتی سرش را از روی سه تار برداشت، اولین طنین حرکت دستش مردم را بیدار کرد.

زمانی که با او در استودیو ‌کار می‌‌کردم دیوانه می‌شدم، شعر «مرده بدم زنده شدم» را آنقدر زیبا اجرا کرد که دور میکروفن به رقص در آمده بودم.

* اجازه بدهید به خودتان برگردیم. شما در خلوت خود معمولا چه آوازی می‌خوانید؟

- آهنگ‌های خودم را گوش می‌کنم و به این فکر نمی‌کنم که من خواندم و به دردی که در آثارم هست فکر می‌کنم. درد غریبی و ...

*قیصر امین‌پور حافظ زمان بود

* خاطره خاصی از قیصر امین‌پور دارید؟

- هر وقت قیصر را می‌دیدم تصویر حافظ در ذهنم تداعی می‌شد. خود قیصر می‌دانست که رفتنی است و این موضوع را بعد از اجرای آلبوم «نیلوفرانه» متوجه شدم. هر کسی که در این آلبوم کار کرد به نوعی تاوان پس داد، قیصر که شعر این اثر را سروده بود، خودش رفت. «محمد‌علی چاووشی» دختر و پسرش را بر اثر تصادفی در کرج از دست داد و دختر بزرگ من هم که بیمار بود و تا پای مرگ پیش رفت اما خواست خداوند این بود که او بماند.

*باید بعد از «نیلوفرانه» قداست کار خود را حفظ می‌کردیم

* چرا به «نیلوفرانه» چنین نگاه خاصی دارید؟

- آلبوم موسیقی «نیلوفرانه» به موضوع مهمی همچون امام زمان (عج) پرداخته بود که باید قبل از کار از علمای برجسته مشورت می‌گرفتیم. باید بعد از اینکه آن را ساختیم و یا حداقل پس از اجرای آن اثر، قداست کار خود را حفظ می‌کردیم و آثار کم‌ارزش دیگری را نمی‌ساختیم.

ما مقام امام زمان (عج) را در موسیقی کار کردیم که نباید کار می‌کردیم و باید گفت «هر که در این بزم مقرب‌تر است جام بلا بیشترش می‌دهند» و یا اینکه «سر پنهان است اندر زیر و خم» که این موضوع را کائنات می‌دانند.

*در ماشین آهنگ‌هایم را تمرین می‌کنم

* در مسیر اصفهان و تهران چه آهنگی گوش می‌کنید؟

- برای رفتن به اصفهان از ماشین شخصی خودم استفاده می‌کنم و در چهار ساعتی که در راه هستم آهنگ‌ها و اشعاری را که باید آماده کنم را تمرین می‌‌کنم.

* از میان خوانندگان سنتی و پاپ آثار چه افرادی را بیشتر گوش می‌دهید؟

- از خوانندگان اصیل ترانه‌های افرادی افرادی مثل علیرضا قربانی، همایون شجریان، سالار عقیلی، سینا سرلک و علی جهاندار و از خوانندگان پاپ ترانه‌های افرادی چون امیر تاجیک، احسان خواجه‌امیری و محسن یگانه را گوش می‌دهم.

* فرزندان شما بیشتر چه موسیقی را می‌پسندند؟

- دختر بزرگم الهام، موسیقی سنتی گوش می‌کند. فرزند دومم علاقه زیادی به موسیقی ندارد. سومین فرزندم هم که از ناحیه پا فلج و روی ویلچره است را بسیار دوست دارم و خانواده من از علاقمندی بسیار من به او آگاهند.

*به آرزوهایم رسیده‌ام

* آرزویی فراتر از خوانندگی دارید؟

- من الحمدالله به آرزوهایم رسیدم و فعالیت‌های هنری موفقی در سراسر جهان داشتم، اکنون نزدیک به هشت سال است که سعی می‌کنم کنار همسر و سه فرزندم باشم و به آن‌ها بیشتر رسیدگی کنم چون من برای خانواده قداست بالایی قائلم.

 

گفت‌وگو از: روح‌الله فرقانی فدافن

منبع: خبرگزاری فارس

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد