مظهر خالقی هنرمند کُرد


 

 مظهر خالقی هنرمند کُرد


مظهر خالقی در شهریور سال ۱۳۱۸ در سنندج - در میان خانواده ای از 
مشایخ کردستان - دیده به جهان گشود .

در عنفوان جوانی نخست به مدت ۱۱ سال به آموختن و فراگیری موسیقی اصیل ایرانی و تمرین سبک ها و ردیف های آواز فارسی پرداخت و اولین اجرای آواز او در اواخر دهه سی در رادیو سنندج به زبان فارسی ضبط شده است.

. وی سپس در رشته فیزیک در دانشگاه تهران ادامه تحصیل د ا د و بنا به تحصیلات دانشگاهی ابتدا در دبیرستان های تجریش و شمیران دبیر درس ترمودینامیک بود ، اما دوستی با شاد روان انجوی شیرازی او را به رادیو کشانید تا به ترجمه مطالب ادبی و هنری زبان کردی بپردازد و به همراه دیگر هنرمندان کرد – مانند یوسف زمانی ، حسن کامکار ، مجتبی میرزاده ، سواره ایلخانی زاده ، محمد صدیق مفتی زاده ، محمد کمانگر ، فریدون مرادی ، شکر الله بابان ، عثمان احمدی ، ابراهیم ستوده ، عابد سراج الدینی و...- به ترویج و اشاعه زبان و ادبیات کردی کمک کند.در حین همکاری با ارکستر رادیو ، خالقی با اکثر هنرمندان وزارت فرهنگ و هنر مانند " ناصری ، کسروی ، بهاری ، حنانه ، گلسرخی ، شجریان و..." آشنا می شود و تحت تاثیر آنان تجارب و آموخته هایش را سمت و سوئی خاص می دهد .
در همان اوائل فعالیت هنری مظهر خالقی ، حنانه ، کسروی و یوسف زمانی ،صدای او را به عنوان صدای ممتازی شتاختند که جنس صدایش شباهت زیادی به غلامحسین بنان ، استاد فقید آواز ، دارد و با وجود اظهار علاقه خالقی به ادامه اجرای آواز فارسی ، حنانه مانع او می شود زیرا اعتقاد داشت در میان فارس ها ، خالقی خوانند ه ای درجه سه می شود اما نغمه خوش الحان او در میان کردها بر صدر خواهد نشست! و پیش بینی او واقعیت داشت ، زیرا در اواخر دهه چهل ئ آغاز رسمی فعالیت هنری او در رادیو کردی با همکاری ارکستر مشیر همایون شهردار - از پیشکسوت های هوشمند موسیقی ایرانی – آوازهایش با استقبال بی نظیر 
مردم کرد مواجه شد که در این باره صدیق تعریف مغتقد است " خالقی در همان آغاز به اوج شهرت رسید و همچنان در آن قله افتخار مانده است ". 

خالقی پس از ضبط و اجرای بیش از ۲۵۰ آهنگ فولکلور و ترانه های اصیل کردی ، در اواسط دهه ۵۰ مدیریت سازمان رادیو و تلویزیون کرمانشاه را عهده دارمیشود و بنا بر یک سوء تفاهم نامیمون در دوران انقلاب ، به اتهام همکاری احتمالی او، به عنوان یکی از مدیران ارشد دستگاه دولت شاهنشاهی با سا واک ، دستگیر و چند هفته ای زندانی می شود - و آن بر چسب سیاسی و هاله ابهام موجب رنجش خالقی و قهر او از عرصه هنر شد - اما سر انجام بنا به مساعدت اهالی فرهنگ در رفع سو ء تفاهم پیش آمده ،با کمک جلال طالبانی از طریق کردستان عراق راهی انگلستان می شود- زیرا مظهر خالقی و طالبانی هر دو دختران ابراهیم 
احمد ، نویسنده نام آشنای کرد ، را به همسری اختیار کرده اند و اثر معروف زانی گل << درد زایمان ملت >> با ترجمه های محمد قاضی ودکتر عرفان قانعی  فرد به زبان فارسی در بازار کتاب عرضه شده است - و سالهای بعد در لندن رحل ا قامت می افکند و از آن روز تاکنون به ایران بازنگشته است، هر چند بارها به طور رسمی از سوی نهادهای هنری از وی دعوت شد تا آشتی طلبد و به مام وطن بازگردد ، اما تاکنون با سر عتاب رفته است! هر چند که پخش تصویر و صدای خالقی پس از انقلاب بنا بر دلایل نامعلومی در رسانه های رسمی و محلی جمهوری اسلامی ممنوع بوده است.

مظهر خالقی آخرین بار در اواخر دهه ۶۰ در یک مجموعه کنسرت دور اروپا به همراهی هنرمندانی مانند سعید فرج پوری، رضا شفیعیان ، مجید درخشانی ، رضا قاسمی - نوازنده سه تار و نویسنده داستان ارکستر شبانه – در اجرا ی صحنه ظاهر شد ، اما پس از آن تا به امروز اثر جدیدی را اجرا نکرده و همچنان در سکوت وعزلت و اندوه غربت مانده است.

هم اکنون پس از تحولات اخیر کردستان عراق دست اندر کار تحقیق و نگارش درباره موسیقی کردی است و در عین حا ل مدیریت انستیتوی میراث فرهنگی کردستان عراق را بر عهده دارد. 
اندیشه هنری و سیاست حرفه ای خالقی را میتوان تا حد زیادی به استاد محمد رضا شجریان شبیه دانست ، زیرا همواره از موسیقی مبتذل و غیر اصیل پرهیز داشته است و ایجاد محدودیت قانونی دولت برای پخش و اجرای موسیقی اصیل را عامل اصلی ایجاد موسیقی مبتذل و کافه ای می داند که کمتر جوهر و اصالت موسیقی ایرانی را دارد.مظهر خالقی به شدت به حفظ اصالت اخلاقی و هویت هنری در اجرای کار هنری باور دارد و اینکه موسیقی دان 

سرگذشت موسیقی یرانی

نظری بموسیقی
 
موسیقی سنتی فارسی    پیام آور در ارتباط با  ادراک  ژرف و خلاقیت  هنرمند است .و بیش از حد مرتبط میباشد به   قدمت  ایران ٫  تاریخ و  فرهنگ کهن٫   نمایناگر  شادی ٫ عشق ، اندوه ، تلاش و مبارزات   ، همه فتوحات و شکست  ها  که بسیاری از مردم آسیای غربی در طول هزاره  تجربه کرده اند .میتوان به یک  معجزه دانست که باوجود حملات متعدد وحشیانه  خارجیها ٫  مردم موسیقی خود رادست نخورده  نگه داشته اند-- در واقع نگه دارنده  هنر  ، سبک زندگی و دیدگاه های آزادی خواهانه  خود در مقابل  متجاوزان  جهان است 
تاریخچه مختصری از موسیقی فارسی
 
 به طور کلی ، تاریخ موسیقی سنتی فارسی -- مانند تاریخ   خود ایران  می تواند به دو دوره  ، پیش از اسلام و بعد از اسلام تقسیم نمود

 
پیش از اسلام
 
تحت  سلسله هخامنشی مقارن (۳۲۰-۵۵۰ پیش از میلاد) ، اهم موسیقی در خدمت  عبادت و همچنین در سرگرمی های سالم  بوده است .در این دوره   گروه خوانندگان ، نوازندگان  چنگ مثلث شکل  با  همراهی دایره زنگی  بزرگ ، و همچنین بربط با دسته بلند و دوزله  نقش برجسته داشته اند.   برابر شواهد موجود نخستین  موسیقی ایرانی مکتوب در دوره ساسانی مقارن (۲۲۶-۶۴۳ میلادی) بوده است . خسرو پرویز بزرگترین  حامی موسیقی بود و برجسته ترین موسیقیدان دربار او ،باربد  بود و بنا بروایتی او روش موسیقایی با هفت ساختار معین را  ابداع نموده که معروف به (ساختارهای  سلطنتی است ) ،و سی  ساختار غیر اصلی  ،  و۳۶۵  ملودی،در ارتباط با  روزهای  هفته ، ماه و سال ساخته است 

ورود اسلام 
با ورود اسلام در قرن هفتم  میلادی ، موسیقی ایرانی

ادامه مطلب ...

آشنایی با ساز تار

تار در لغت به معنی رشته است و در آلات موسیقی همان است که به اصطلاح امروز سیم گفته می شود و پیشینیان، آن را وتر می نامیدند. هیچ سازی نیست که از آن (سیم) بی بهره باشد مگر آلات بادی که در آنها فشار هوا موجب ارتعاش و تولید صوت می شود.

آشنایی با ساز تار

تار از جمله سازهای زهی مضرابی است که در ساخت آن از چوب، پوست، استخوان، زه، استفاده می‌شود
تار یکی از مهمترین سازهای موسیقی کلاسیک (سنتی) ایران است و از حدود 200 سال پیش، از آن به عنوان یکی از سازهای اصلی موسیقی ایرانی نام برده شده است.
طول کلی این ساز حدود 95 سانتی متر است. نوازنده تار ایرانی در حالت نشسته ساز را به صورت افقی روی ران پا قرار می‌دهد، به طوری که دسته تار طرف چپ و کاسه طنینی طرف راست نوازنده قرار گیرد.
نوازنده سر انگشت‌های دست چپ را روی دستان‌هایی که در طول دسته تار بسته شده است حرکت می‌دهد و با مضرابی که در دست راست دارد به سیم‌ها زخمه می‌زند.
تار از اواسط قرن ۱۸ میلادی با شمایل کنونی‌اش شناخته شده است. دسته‌ای بلند متصل به کاسه‌ای دو تکه (کاسه و نقاره) است که از کنده‌کاری در چوب درخت توت درست شده و لایه نازکی از پوست روی کاسه‌ها کشیده شده است.
در قسمت دسته ۲۶ تا ۲۸ پرده قابل تنظیم وجود دارد. تار دارای 6 سیم از جنس فلز بوده و در ۳ دسته ۲ تایی روی آن کشیده شده است و به‌وسیله مضراب (زخمه‌ای از جنس برنج) نواخته می‌شود.
روی کاسه و نقاره تار پوست کشیده شده و خرک تار بر پوست کاسه تکیه کرده است. قسمت نقاره در انتهای بالائی به دسته (گردن) متصل شده است.
دسته تار بلند (45 تا 50 سانتیمتر) است و بر کناره‌های سطح جلویی آن دو روکش استخوانی چسبانده‌اند.
دور دسته، دستان‌ها (پرده‌هائی عمود بر طول آن با فواصل معین) بسته شده، قطر هر دستان در اصوات اصلی دستگاه‌های موسیقی ایرانی، کمی بیشتر از اصوات گذرا و کم اهمیت‌تر این موسیقی است.
جعبه گوشی (سر) در انتهای بالائی دسته قرار گرفته و از هر طرف 3 گوشی بر سطوح جانبی جعبه کار گذاشته شده است.
سیم‌های 6 گانه عبارتند از: 2 سیم سفید (پائین) که همصدا کوک می شوند، 2 سیم زرد (همصدا)، یک سیم سفید نازک (به نام«زیر») و یک سیم زرد (بم) که دوتای آخری غالباً به فاصله اکتاو کوک می‌شوند.
آشنایی با ساز تار

فاصله سیم‌های همصوت سفید، نسبت به سیم‌های زرد غالباً «چهارم» و سیم‌های سفید نسبت به سیم بم معمولاً فاصله اکتاو یا هفتم را تشکیل می‌دهند.
تار با مضرابی کوچک از جنس برنج به طول تقریبی 3 سانتیمتر نواخته می‌شود، در قسمتی از نصف طول مضراب، برای آنکه در دست‌های نوازنده راحت قرار گیرد، با موم پوشیده شده است.
قسمت‌های مختلف تار عبارتند از:
کاسه طنینی: این کاسه از چوب یک تکه در دو حجم تو خالی (یکی بزرگتر و یکی کوچکتر) ساخته شده . قسمت بزرگ را کاسه و قسمت کوچک را نقاره می‌گویند. روی دهانه‌های باز کاسه و نقاره پوست می‌کشند. خرک را روی پوست کاسه قرار می‌دهند. جنس چوب این کاسه‌ها معمولا از چوب درخت توت است.
پوست: پوست تار از قسمت نازک پوست چهار پایانی مثل بره و بز تهیه می‌شود.
خرک: خرک معمولا از جنس استخوان به کار رفته در روی دسته شیطانک به طول تقریبی 5 و ارتفاع 2 سانتی متر ساخته می‌شود که با دو پایه‌های کوچک خود روی پوست کاسه قرار می‌گیرد. سیم‌ها هر یک جداگانه بر روی شیارهای کوچک خرک قرار می‌گیرند.
دسته: دسته تار از چوب‌های سخت مانند گردو یا توت به صورت لوله‌ای توپُر به طول تقریبی 50 و قطر 4 سانتی متر ساخته می‌شود. دستان‌ها(پرده) با فواصل معین روی آن بسته می‌شوند.
سر پنجه و گوشی: سر پنجه یا جعبه کوک (جعبه گوشی) در ابتدای دسته قرار گرفته و 6 عدد گوشی روی آن نصب می‌شوند و بوسیله آن، سیم‌ها کوک می‌شوند.
شیطانک: قطعه استخوانی باریک و کم ارتفاع است. عرض آن به اندازه عرض دسته تار و ارتفاعش دو میلی متر است و دارای شیارهای کم عمقی است که سیم‌ها هر یک از درون یکی از شیارها می‌گذرد و به طرف گوشی می‌روند.
مضراب: مضراب قطعه ای است فلزی معمولا از جنس برنج، به طول تقریبی 3-4 سانتی متر و نیمی از طول آن که در دست نوازنده قرار می‌گیرد با موم پوشیده می‌شود.
سیم‌ها: تار دارای 6 سیم است که سیم‌های اول و دوم از جنس فلزی سفید رنگ، سیم‌های سوم و چهارم از جنس برنج، سیم پنجم(واخوان) فلز سفید رنگ و سیم ششم (بم) از جنس فلزی زرد رنگ است.
آشنایی با ساز تار

تار

تار


نوشته شده در تاریخ یکشنبه 14 فروردین 1390 توسط چکاد | نسخه قابل چاپ | تعداد بازدید 474 بار یک نظر

تار از سازهای زهی است که با زخمه نواخته می‌شود. تار در ایران و برخی مناطق دیگر خاورمیانه مانند آذربایجان و ارمنستان و گرجستان برای نواختن موسیقی کلاسیک این کشورها رایج است. در گذشته تار ایرانی پنج سیم (یا پنج تار) داشت. غلامحسین درویش یا درویش خان سیم ششمی به آن افزود که همچنان به کار می‌رود 



کاسهٔ تار بیشتر از کنده کهنه چوب توت ساخته می‌شود که هرچه این چوب کهنه‌تر باشد به دلیل خشک بودن تارهای آن چوب تار دارای صدای بهتری خواهد بود. پرده‌ها از جنس روده گوسفند و دسته و پنجه معمولاً از چوب گردو تهیه می‌شوند. شکل کاسهٔ تار مانند دو دل به هم چسبیده و از پشت شبیه به انسان نشسته‌ای است. تار آذربایجانی شکل کمی متفاوتی دارد و سیم‌های آن بیشتر است. جنس خرک از شاخ بز کوهی است. در دو طرف دسته از استخوان شتر استفاده می‌شود. از لحاظی ساز تار به سه‌تار نزدیک است. از لحاظ شیوهٔ نوازندگی زخمهٔ عادی در تار به صورت راست (از بالا به پایین) است ولی در سه‌تار بالعکس است (از پایین به بالا). همچنین از نظر تعداد پرده‌ها نیز با هم شباهت دارند. صدای تار به دلیل وجود پوستی که روی آن است از شفافیت خاصی برخوردار است. به خصوص سازهایی که ساخت قدیم هستند از شیوهٔ صدای دیگری برخوردارند.


شکل ظاهری


قسمت کاسه(شکم)به دو قسمت بزرگ و کوچک تقسیم می شود که قسمت کوچک را نقاره می گویند.روی کاسه و نقاره ی تار پوست کشده می شود.خرک تار بر پوست کاسه تکیه کرده است.قسمت نقاره در انتهای بالایی به دسته(گردن)متصل شده است. دسته ی تار بلند و حدود 45 تا 50 سانتی متر است و بر کناره های سطح جلویی آن دو روکش استخوانی چسبانده شده است.دور دسته، پرده هایی عمود بر طول آن با فواصل معین بسته شده است.تعداد پرده ها امروزه 28 است.سازهای قدیمی با تعداد 25 پرده ساخته می شده است.جعبه گوشی (سر) در انتهای بالایی دسته قرار گرفته و از هر طرف سه گوشی بر سطوح جانبی جعبه کار گذاشته شده است. تعداد سیم های تار شش است که از انتهای تحتانی کاسه شروع شده، از روی خرک عبور میکند و در تمام طول دسته کشیده شده، تا بالاخره به جعبه گوشی ها داخل و در آنجا به دور گوشی ها کشیده می شوند . سیم های شش گانه عبارتند از دو سیم سفید (پائین) که همصدا کوک میشوند، دو سیم زرد (همصدا)، یک سیم سفید نازک (بنام زیر) و بالاخره یک سیم زرد (بم)، که دوتای آخری غالبا به فاصله اکتاو کوک میشوند


کوک تار


فاصله سیم های هم صوت سفید، نسبت به سیم های زرد غالبا "چهارم" و سیم های سفید نسبت به سیم بم معمولا فاصله اکتاو یا هفتم را تشکیل می دهند (به این ترتیب اگر سیم های همصدای سفید را "دو" کوک کنیم، سیم های زرد باید غالبا "سل" و سیم بم "دو" یا "ر" کوک شوند).کوک تار در دستگاه ها و آوازهای مختلف تغییر می کند.

«استاد شجریان» سازهای ساغر، صراحی، بم صراحی و کرشمه را به صحنه م

در نشست مطبوعاتی که امروز تشکل شده بود استاد شجریان سه ساز جدید خود را معرفی کرد و اعلام کردند از این سازها در کنسرت‌های اخیر استفاده خواهند کرد.

معرفی ساز جدید کرشمه در نشست خبری شجریان

معرفی ساز جدید بم صراحی در نشست خبری شجریان

تار بدون کاسه ساخت آقای بوستانی که قابلیت اجرایی همان ساز تار را دارد.

معرفی ساز تار بدون کاسه در نشست خبری شجریان

عکس ها از خبرگزاری فارس و ایسنا